حاج احمد واعظی
آن شب به شهر کوفه ز نامردی نشان نبود
در آسمان چشمات پر میزنم شب و روز
سالار ابوالفضل علمدار ابوالفضل
حاج حسن خلج
کم کم دلم از این و آن سیر می شود
دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد
من ترک عشق شاه دو ساغر نمی کنم
گفت ارباب اینجاست همان وعده گاه یار
بیا بنشینیم تا باز هم گریه کنیم
*راهنمای دانلود : کلیک راست بر روی فایل و Save Target As